این عکس ها زمان هایی از کودکی نیلو جان هستند...
وقتی مامانش بهش گفت امروز باید فقط 2 بشقاب برنج بخوری از 4 تا خبری نیس
وقتی نیلوفر تصمیم گرفت کشتیگیر شه اما ب خاطر چنسیتش نمیتونه

وقتی به نیلوفر اطلاع دادن شما دختری نباس لباس پسرونه بپوشی


وقتی به نیلوفر گفتن ژست ادم لاتارو درار(انصافا عالی بود کارش)

وقتی به نیبوفر گفتن اینترنتتون قطع شده


بهش گفتم ی بوس میدی؟

الان اینجا مثلا کودک کاره خاسته قیام کنه

پسرخالش عروسکشو برداشته عروسک خودشو گذاشته:)

نیلوفر وقتی فهمید تو زدن گیتار هم مهارت نداره

نیلوفر وقتی فهمید دارم حقیقتاشو رو میکنم

وقتی که فهمید باید بره مدرسه(اخه از لولو می ترسید)

نیلوفر وقتی کسی دماغشو پاک نکرده

نیلوفر وقتی خواست بره مدرسه میگفت پروفسور میشم!!!!

وقتی بهش گفتم بلدی ابروتو بدی بالا؟

نیلوفر وقتی تلفن مخاطبش مشغوله

اینجا ایشون دقیقا یکی از قاتلان سریالی اند

وقتی تبلتشو ازش گرفتن اینو دادن بهش

وقتی بهش گفتم بهت قصه بگم؟

وقتی میخاد بره دس ب آب ولی میفهمه اون جا سوسک داله

وقتی خاس با یکی که دوسش نداش عروس شه

وقتی نگران تیمشه

وقتی یکی اذیتش کرده

وقتی میخاد ادای نیلسون ماندلا رو دراره

وقتی فهمید میخاد بره عروسی منم توش هستم!!!!
در پایان وقتی فهمید داره ژله ی خرچنگ و مار میخوره
نظرات شما عزیزان:
.gif)
پاسخ:دخملكم از شوما عذر ميخوام نمدونستم بي جنبه اي الحق شناختمت!!!!!!!!!
پاسخ:پسركم شما كه از ما بي جنبه تري
پاسخ:جنبه تو رگای من موج میزنه غیر اینه؟؟؟؟؟
پاسخ:نه اصلا!!!
هنوز نمي دونين من از اينا هستم؟
گل زيبا
غير از تاسف خوردن كاري از دستم برنمياد
پاسخ:نيلوفرجان شما جنبه داشتي قبلا كه...
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:مرسی اوس اسد
پاسخ:دو بر يك كه عادلانه نيس!
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:قربونت برم دوست عزیزم
.: Weblog Themes By Pichak :.